واژه نامه فارسي و لاتين اصطلاحات روانشناسي 5
معادل فارسی | تعریف | واژه لاتین |
توانایی مدرسهای | توانایی عمومی و خاصی که برای انجام دادن فعالیت ها و کارهای مدرسهای ضروری است. | Ability,accdemic |
اخلاق تربیتی | اصول و مبادی مطلوب رفتار اخلاقی که باید میان دانش آموزان و معلمان ، میان خود معلمان ، میان معلمان و والدین و... برقرار باشند. هر نوع تربیتی که برای انتقال آداب و رسوم و عرف به یک عده یا ملت میکوشد. | Ethics , educational |
تربیت فنی | آن قسمتها یا جنبههای برنامه تربیت معلم که روی کاربرد روشها و فنون خاص تدریس از قبیل آموزش درمانی ، تاکید میکنند. | Technical education |
تربیت کودک محوری | به آن نوع آموزش و پرورش گفته میشود که در تمام فعالیتهای خود ، رشد و احتیاجات بدنی و روانی کودک را مورد توجه قرار دهد. | child,centered education |
تربیت کودکی | آموزش و پرورش که در بچی آغاز میشود و تا شروع دوران نوجوانی ادامه مییابد. | childhood education |
تربیت متوسطه | دوره آموزشی که بعد از مرحله ابتدایی و دبستان آغاز شده و تا قبل از ورود به دانشگاه ادامه مییابد. | secondary education |
بازپروری | دوباره یا دلگیری موضوی که فراموش شده است. | Re-education |
تربیت مختلط | منظور آموزش و پرورش پسران و دختران با هم در یک مدرسه است. | coeducation |
تربیت معلم | تمام فعالیتها و تجارب رسمی و یا غیر رسمی که برای شخص را برای پذیرش مسئولیت تربیت یا آموزش و پرورش آْماده میکنند. | Teacher education |
تربیت ناپذیر | اشخاصی که نمیتوانند در یک وضع رسمی تربیت شوند. | Noneducable |
تربیت نوجوان | تربیتی که در سن نوجوانی آغاز میشود تا رسیدن به سن رشد و کمال ادامه مییابد. | Adolescent education |
تربیت والدین | یک نوع ربین بزرگسالی است که روش پرورش کودک و اصلاح زندگی خانواده را به والدین میآموزد. | parent education__ |
تربیت ، آموزش و پرورش | مجموعه راهها و روشهایی که شخص برای رشد و تکامل تواناییها ، نظرات که در جامعه وی ارزش مثبت دارند ، در پیش میگیرد. | education |
تربیت آزاد | در فلسفه ارسطو فلسفهای بود که آزادگان و آزادزادگان احتیاج داشتند تا فرهنگ و آزادی خود را کامل کنند، در میان عامه به تربیت عمومی گفته میشود. | Liberal- education |
تربیت ابتدایی | به آن دوره از آموزش و پرورش گفته میشود که در کودکی معمولا میان 5 تا 7 سالگی آغاز شده و تا دوره نوجوانی ادامه مییابد. | elementary education |
تربیت اجباری | مجبور ساختن افرادی که در سن مدرسه هستند به تحصیل در مدرسه تا یک سن معین. | compulsoly education |
تربیت اجتماعی | تربیت مدرسهای که هدف آن رشد و گسترش توانایی اشخاص برای شرکت موثر در جامعه است. | social education |
تربیت اخلاقی | آموزش رسمی یا فنی اصول و قواعد اخلاقی در داخل یا خارج از مدرسه | Moral education |
تربیت استثنایی (ویژه) | تربیت دانشآموزانی است که دارای نقصهای بدنی یا عقلی هستند و نمیتوانند با دانش آموزان عادی هماهنگ شوند. | Education special |
تربیت پرورشگاهی | تربیت کودک در دوره پیش از دبستان است و هدف آن رشد و پرورش بدنی ، ذهنی ، بهداشتی ، اجتماعی و...است. | Nursey education |
تربیت تجربی | نوعی آموزش و پرورش است که در مدارس تجربی و با روشهای متفاوت از روشهای معمول در مدارس عادی انجام میشود. | Experimental education |
تربیت خانواده | آنچه کودکان و جوانان از زندگی در خانواده میآموزند. | Family education |
تربیت خلاق | به آموزش و پرورشی گفته میشود که در آن یادگیری و رشد و تکامل ضمن فعالیتهای آفریننده از طرف دانش آموزان یا دانشجویان انجام میشود. | Creative education |
تربیت خود | تربیتی که یک کودک بدون کمک مربی یا معلم پیدا میکند. | Auto-education |
تربیت دینی | آموزش و تلقین عقاید و اعمال یک دین معین. | Religious education |
تربیت شغلی | یک رشته درسهای تربیتی است که متضمن دروس تاریخ ، فلسفه تربیت ، روانشناسی و روشهای آموزش است. | Education professional |
سرعت تربیتی | پیشرفت سریع در یک سیستم تربیتی است که به صورت پرسش به کلاس بالاتر انجام می شود. | Educational accel eration |
اندازه گیری تربیتی | ارزشیابی روشهای تربیتی | Educational measurement |
روانشناسی تربیتی | شعبهای از روانشناسی است که اختصاص افزایش کارآیی یادگیری را با بکار بردن یافتههای روانشناسی درباره یادگیری و انگیزش مورد مطالعه قرار میدهد. | Educational psychology__ |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر